نوید شاهد | فرهنگ ایثار و شهادت

برچسب ها - شهید محمدجواد رحیم زاده
پدر شهید «محمد رحیم‌زاده» نقل می‌کند: «برادرم را دیدم که گفت: خواستم بهت بگم که محمدجواد زخمی شده. همه چیز را فهمیدم. دو روز بعد جنازه‌اش را آوردند. بالای سرش رفتم. دست‌ها را به طرف آسمان بردم و گفتم: خدایا! شکر به درگاهت که یک شهید دادم.»
کد خبر: ۵۶۹۳۴۳   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۳/۰۸

مادر شهید «محمد رحیم‌زاده» نقل می‌کند: «برای عروسی محمد رختخواب درست کرده بودم. نمی‌دانستم با آن‌ها چکار کنم. یک شب آمد و گفت: رختخواب رو بدین برای عروسی داداش تقی! بیدار که شدم گفتم: شهیدان واقعاً زنده‌اند!»
کد خبر: ۵۶۹۳۴۱   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۳/۰۸